183 مدخل
transmutable
transmute
transformer
metamorphosis, transformation, transmutation
convert
مصالحه، سازش، توافق، تراضی، مصالحه کردن، سازش کردن، تسویه کردن
سفتی، استحکام، سختی، سخت گیری، عدم تراضی
تراشیده شده
تراشیدن، رنده، تراشنده، صورت تراش