17 مدخل
porosity
پیاده روی، تنه زدن به، هل دادن، اهسته دویدن
یوگاگر، هل دهنده، کسیکه اهسته می دود
یوگگلت
ورزش
یگانگاران
تخلخل، پرمنفذی
تحلیلگران، روانکاو، استاد تجزیه، تخلیل گر، فرگشا
تحلیلگر، روانکاو، استاد تجزیه، تخلیل گر، فرگشا
تالیلو، صدای شکارچی در موقع دیدن روباه، کالسکه سریع السیر مسافری
تالبل