285 مدخل
prodigality
narcosis
کار، شغل، ایوب، ساخت، امر، مقاطعه کاری کردن، دلالی کردن
توصیف شغل
اقدام شغلی
درخواست شغل، پشت کار
زبان کنترل کار
جب
تاذه
پیش بینی، تحذیر
پیشگویی، تحذیر کننده، اخطار کننده، برحذر دارنده
تخفیف، تخ-فیف، نزول، کاستن، تخفیف دادن، برات را نزول کردن
مرطوب کردن، انصراف، تحذیر