تراویدندیکشنری فارسی به انگلیسیissue, dribble, exude, infiltrate, leak, ooze, percolate, permeate, secrete, seep, spew, sweat, transfuse, well
tackدیکشنری انگلیسی به فارسیتساوی، رویه، میخ سرپهن کوچک، پونز، مشی، خوراک، میخ زدن، ضمیمه کردن، پونز زدن
drawsدیکشنری انگلیسی به فارسیتساوی، قرعه کشی، کشش، کشیدن، رسم کردن، بیرون کشیدن، طراحی کردن، نزدیک کردن، طرح کردن، منقوش کردن، قرعه کشیدن، دریافت کردن، گرفتار کردن