70 مدخل
accouter, equip
prescribe, recommend
equipment
allowance
indication
liturgy
تجهیز کردن
تجهیز کردن، مجهز کردن، مجهز ساختن، مسلح کردن، اراستن، سازوبرگ دادن
بسیج کردن، تجهیز کردن، متحرک کردن