jestدیکشنری انگلیسی به فارسیجاست، شوخی، تمسخر، بذله گویی، مزاح، لطیفه، بذله، طعنه، گوشه، کنایه، کردار، مسخره، خوش مزگی، تمسخر کردن، استهزاء کردن، ببازی گرفتن، شوخی کردن، مزاح گفتن، خنده کر
pityدیکشنری انگلیسی به فارسیتاسف، ترحم، افسوس، رحم، همدردی، مرحمت، حس ترحم، بخشش، مروت، ترحم کردن، دلسوزی کردن، متاثر شدن
patheticدیکشنری انگلیسی به فارسیتأسفبار - رقت انگیز، احساساتی، رقت انگیز، سوزناک، حزن اور، دارای احساسات شدید، تاثر اور