186 مدخل
accent, accentuation, emphasis, stress
beat
backbeat
de-emphasis
utilitarian
تاکید
تاکید کرد، موکد
تاکید کرد، زیر چیزی خط کشیدن، تاکید کردن
تاکید، اهمیت، تکیه، قوت، تکیهء صدا، ضربه