shelfدیکشنری انگلیسی به فارسیتاقچه، طاقچه، فلات قاره، رف، هر چیز تاقچه مانند، در تاقچه گذاشتن، کنار گذاشتن
shelveدیکشنری انگلیسی به فارسیقفسه، تاقچه دار کردن، در قفسه گذاردن، قفسه دار کردن، کنار گذاردن، ببعد موکول کردن، شیب دار کردن یا شدن
sconceدیکشنری انگلیسی به فارسیصورتی، دیوار کوب، تاقچه سر بخاری، پوشش، جریمه، حفاظ، پناه، تاقچه، جریمه کردن