تاریکدیکشنری فارسی به انگلیسیblack, dark, dismal, dusky, murky, night, obscure, shadowy, somber, sombre, sunless
animatingدیکشنری انگلیسی به فارسیانیمیشن سازی، تحریک و تشجیع کردن، روح دادن، زندگی بخشیدن، جان دادن به، انگیختن
persuasionsدیکشنری انگلیسی به فارسیمتقاعد کردن، ترغیب، اجبار، تشویق، متقاعد سازی، تحریک، اطمینان، قسم، عقیده دینی، نوع، نظریه یا عقیده از روی اطمینان
persuasionدیکشنری انگلیسی به فارسیمتقاعد کردن، ترغیب، اجبار، تشویق، متقاعد سازی، تحریک، اطمینان، قسم، عقیده دینی، نوع، نظریه یا عقیده از روی اطمینان