perspicuityدیکشنری انگلیسی به فارسیبی نظمی، صراحت، وضوح، تیز بینی، روشنی، شفافی، روشن بینی، روش فکری، زیرکی
sockدیکشنری انگلیسی به فارسیجوراب، جوراب ساقه کوتاه، کفش راحتی بی پاشنه، ضربه، درست، جوراب کوتاه، ضرب، جوراب پوشیدن، ضربت زدن، مشت زدنیکراست
straightestدیکشنری انگلیسی به فارسیمستقیم، راست، درست، صریح، مرتب، سر راست، راحت، رک، بی پرده، عمودی، افقی، بطور سرراست