300 مدخل
inopportune
every, odd
opportune, punctual, timely
punctual
agency, corporation, establishment, parlor, parlour
بربری کردن، وحشی کردن، بیگانه یا وحشی شدن
گاه و بیگاه، گهگاه، بعضی از اوقات
به طور انحصاری، گاه و بیگاه، گاه بگاه
بینهایت، گاهگاهی، گاه و بیگاه