معنی بیننده | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

ترجمه مقاله

جست‌وجوی دقیق

بیننده

دیکشنری فارسی به انگلیسی

beholder, viewer

جست‌وجوی مشابه

خواب بیننده

دیکشنری فارسی به انگلیسی

dreamer

ساعات پر بیننده (رادیو و تلویزیون)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

prime time

بینندگان

دیکشنری فارسی به انگلیسی

audience, crowd

بازنده

دیکشنری فارسی به انگلیسی

loser, underdog

بازنده (عامیانه)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

also-ran

جست‌وجوی متن

intertarsal

دیکشنری انگلیسی به فارسی

بیننده

intermewed

دیکشنری انگلیسی به فارسی

بیننده

interdorsal

دیکشنری انگلیسی به فارسی

بیننده

interran

دیکشنری انگلیسی به فارسی

بیننده

interjoist

دیکشنری انگلیسی به فارسی

بیننده