معنی بیمه | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی دقیق

بیمه

دیکشنری فارسی به انگلیسی

assurance, indemnity, insurance

جست‌وجوی مشابه

بیمه اتکایی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

reinsurance

بیمه اتکایی کردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

reinsure

بیمه بهداشت مستمندان

دیکشنری فارسی به انگلیسی

Medicaid

بیمه بی تقصیر

دیکشنری فارسی به انگلیسی

no-fault

بیمه پزشکی سالمندان

دیکشنری فارسی به انگلیسی

Medicare

جست‌وجوی مشابه غلط تایپی

foliously

دیکشنری انگلیسی به فارسی

بی رحمانه

felicitousness

دیکشنری انگلیسی به فارسی

افتخار

felicitation

دیکشنری انگلیسی به فارسی

افتخار، شادباش، تبریک

felid

دیکشنری انگلیسی به فارسی

فلیید

foliums

دیکشنری انگلیسی به فارسی

foliums، برگ، چینه، طبقه، طبقه نازک

جست‌وجوی متن

insured

دیکشنری انگلیسی به فارسی

بیمه شده، بیمه شونده

liability insurance

دیکشنری انگلیسی به فارسی

بیمه مسئولیت

insurance underwriter

دیکشنری انگلیسی به فارسی

بیمه نامه

reinsurance

دیکشنری انگلیسی به فارسی

بیمه اتکایی، بیمه مجدد

hazard insurance

دیکشنری انگلیسی به فارسی

بیمه خطر