62 مدخل
afford
dry, waterless
straight
arid, gaunt
inhospitable
فقه
بیضایی
بیضاب ها، الودن، ملوی کردن، اندودن، رنگ کردن
بیضابوبانی
بیا با هم، جلو رفتن، موافقت کردن
بیا