14 مدخل
astray, bypath, by-path, byway, detour
detour
debauch
aberration, deflection
expletive, vituperation
vituperate
مستطیل، بیراهه روی، دغل بازی، غیر مستقیمی
نمایندگی ها، بیراهه روی، دغل بازی، غیر مستقیمی
جهنم خم، زیاد خمیده، منحرف شده، به بیراهه کشیده شده، گمراه، منحرف
hellbent، زیاد خمیده، منحرف شده، به بیراهه کشیده شده، گمراه، منحرف
بی رحم، بی رد پا، بی اثر، بی نشان، بی جاده، بی ریل، بی راهه