squallدیکشنری انگلیسی به فارسیسرقت، بوران، فریاد، توفان، باد، ضجه، باد بی سابقه و شدید، فریاد زدن، توفانی شدن
squallsدیکشنری انگلیسی به فارسیسوگواری، بوران، فریاد، توفان، باد، ضجه، باد بی سابقه و شدید، فریاد زدن، توفانی شدن
stumpدیکشنری انگلیسی به فارسیپاره شدن، بیخ و بن، ریشه، کنده درخت، از پا درامده، خپله، صدای افتادن چیز سنگین، کوتاهقد، ته سیگار، بریدن، قطع کردن، گیج کردن، دست پاچه شدن
stumpsدیکشنری انگلیسی به فارسیسم ها، بیخ و بن، ریشه، کنده درخت، از پا درامده، خپله، صدای افتادن چیز سنگین، کوتاهقد، ته سیگار، بریدن، قطع کردن، گیج کردن، دست پاچه شدن