applyدیکشنری انگلیسی به فارسیدرخواست دادن، بکار بردن، اعمال کردن، بکار بستن، درخواست کردن، اجرا کردن، مورد استفاده قرار گرفته، بکار زدن، استعمال کردن، متصل کردن، بهم بستن، شامل شدن، قابل اج
applyingدیکشنری انگلیسی به فارسیدرخواست، بکار بردن، اعمال کردن، درخواست دادن، بکار بستن، درخواست کردن، اجرا کردن، مورد استفاده قرار گرفته، بکار زدن، استعمال کردن، متصل کردن، بهم بستن، شامل شدن
appliesدیکشنری انگلیسی به فارسیاعمال میشود، بکار بردن، اعمال کردن، درخواست دادن، بکار بستن، درخواست کردن، اجرا کردن، مورد استفاده قرار گرفته، بکار زدن، استعمال کردن، متصل کردن، بهم بستن، شامل
answeredدیکشنری انگلیسی به فارسیجواب داد، پاسخ دادن، جواب دادن، از عهده برامدن، دفاع کردن، جوابگو شدن، بکار امدن، بکار رفتن، بدرد خوردن، جواب احتیاج را دادن، عهده دار شدن
do upدیکشنری انگلیسی به فارسیانجام دهید، انجام دادن، اماده استفاده کردن، شروع بکار کردن، لخت شدن، مرمت کردن