nurturesدیکشنری انگلیسی به فارسیپرورش می دهد، پرورش، تربیت، تغذیه، غذا، بار اوردن بچه، پروردن، بزرگ کردن
nurtureدیکشنری انگلیسی به فارسیپرورش دهید، پرورش، تربیت، تغذیه، غذا، بار اوردن بچه، پروردن، بزرگ کردن
gainingدیکشنری انگلیسی به فارسیبه دست آوردن، رسیدن، سود بردن، نائل شدن، بدست اوردن، پیدا کردن، نائل شدن به، فایده دیدن، فایده بردن، کسب کردن، بهبودی یافتن، زیاد شدن، تسخیر کردن، پیش رفتن