concludeدیکشنری انگلیسی به فارسینتیجه گرفتن، بپایان رساندن، منعقد کردن، خاتمه دادن، استنتاج کردن، ختم کردن
consummateدیکشنری انگلیسی به فارسیکامال، بپایان رساندن، انجام دادن، عروسی کردن، بوصال رسیدن، تمام و کمال، رسیده، بحدکمال
concludedدیکشنری انگلیسی به فارسینتیجه گیری، بپایان رساندن، منعقد کردن، خاتمه دادن، نتیجه گرفتن، استنتاج کردن، ختم کردن