135 مدخل
smell
aromatic
seasoning
reek, stink
niff
بوی، بوییدن، بو کردن، بو دادن، رایحه داشتن، حاکی بودن از
ضدعفونی کردن، گندزدایی کردن، بوی بد را مرتفع کردن
بوی بد دهان، در اغوش گرفتن، بغل کردن، عزیز داشتن
عطر و بوی، عطر زدن، معطر کردن