inconspicuousدیکشنری انگلیسی به فارسیبی نظیر، کم رنگ، نامریی، غیر محسوس، نا معلوم، غیر مشخص، غیر برجسته، جزئي، نا پیدا
amorphousدیکشنری انگلیسی به فارسیآمورف، بی نظم، بی شکل، غیر متبلور، غیر شفاف، بدون تقسیم بندی، دارای ساختمان غیر مشخص