147 مدخل
toy
gag, jest, mots, one-liner, pleasantry, quip, witticism
quip
humorist, witty
salty
فوجیو
فراری، فرار، پناهنده، مهاجر، تبعیدی، بی دوام، فانی، زود گذر
fugitively
fugitating
فوجی
بوله
بولها، خاک رس، گل رس، گل مختوم
بذله گو
باله جفت
بذله گویی، هوش، لطافت طبع، قوه تعقل، دانستن، سامان، اموختن