26 مدخل
toot, tootle, honk
bugle, horn, megaphone, trumpet
dialing tone
Klaxon
English horn
foghorn
هود، بوق زدن، داد زدن، جیغ کشیدن، هو کردن
تیراندازی، بوق زدن، داد زدن، جیغ کشیدن، هو کردن
شیپور، کرنا، بوق، شیپورچی، شیپور زدن
توت ها، خوش گذرانی، صدای تیز شیپور و بوق یا سوت، بطور منقطع شیپور زدن
تولید، خوش گذرانی، صدای تیز شیپور و بوق یا سوت، بطور منقطع شیپور زدن