regainsدیکشنری انگلیسی به فارسیدوباره بازی می کند، پس گرفتن، دوباره رسیدن به، دوباره بدست اوردن، دوباره پیدا کردن، غالب شدن بر، باز یافتن
playoffدیکشنری انگلیسی به فارسیبازی کردن، مسابقهحدفی، مسابقه را باتمام رساندن، در مسابقه حذفی شرکت کردن، وابسته به مسابقات حذفی
play offدیکشنری انگلیسی به فارسیبازی کردن، مسابقهحدفی، مسابقه را باتمام رساندن، در مسابقه حذفی شرکت کردن، وابسته به مسابقات حذفی