onدیکشنری انگلیسی به فارسیبر، در مسیر، به پیش، همواره، روشن، برقرار، باعتبار، به، بر روی، روی، در روی، برای، در باره، در بر، بالای، بنا بر، سر، راجع به، بطرف، بعلت، بخرج، وصل
antediluvianدیکشنری انگلیسی به فارسیپیشگویی، ادم کهن سال، ادم کهنه پرست، پیش از طوفان نوح، وابسته به پیش از طوفان