به طور قاطعدیکشنری فارسی به انگلیسیconclusively, emphatically, finally, firmly, peremptorily, stringently
whoppedدیکشنری انگلیسی به فارسیعجیب و غریب، بتندی افتادن یا زدن، بطور قاطع شکست دادن، شلپ شلپ کردن، پیش افتادن از
whopدیکشنری انگلیسی به فارسیبله، تند حرکت کردن، ضربه، وزش، بتندی افتادن یا زدن، بطور قاطع شکست دادن، شلپ شلپ کردن، پیش افتادن از
whopsدیکشنری انگلیسی به فارسیهویج، تند حرکت کردن، ضربه، وزش، بتندی افتادن یا زدن، بطور قاطع شکست دادن، شلپ شلپ کردن، پیش افتادن از