palatableدیکشنری انگلیسی به فارسیدوست داشتنی، خوش طعم، دلپذیر، مطبوع به ذائقه، خوشگوار، خوش مزه، لذیذ
roughcastدیکشنری انگلیسی به فارسیخشن، گل مالی شده، اندود شن و اهک، اجمالا درست کردن، ناقص، نا تمام، اندوده به شن و اهک