191 مدخل
excellence, fine
paramedic
behemoth
best, optimal, optimum
optimal
فید، سیخ، میله حائل، براز، با میله نگهداشتن
fiddlebow
fidelis
دلتنگی، بی قراری
fidgets، بی قراری، بخودپیچی، لول خوری، بی قرار بودن، ناراحت بودن
فیدل کاسترو راز
بهینه ساز
بهینه شده، بهینه
بهینه بودن، بهینگی
بهینه، حالت مطلوب، مقدار مطلوب، درجه لازم
بهیا بلانکا