146 مدخل
gag, jest, mots, one-liner, pleasantry, quip, witticism
quip
humorist, witty
salty
give-and-take, wit
شمشیری
فوجیو
فراری، فرار، پناهنده، مهاجر، تبعیدی، بی دوام، فانی، زود گذر
fugitively
fugitating
بذله گو
باله جفت
بذله گویی، هوش، لطافت طبع، قوه تعقل، دانستن، سامان، اموختن
باله مدرن
بذله گویی