exploitingدیکشنری انگلیسی به فارسیبهره برداری از، استثمار کردن، استخراج کردن، بکار انداختن، بهره برداری کردن از، بکار بردن
exploitedدیکشنری انگلیسی به فارسیبهره برداری شده است، استثمار کردن، استخراج کردن، بکار انداختن، بهره برداری کردن از، بکار بردن
dispossessesدیکشنری انگلیسی به فارسیاز بین بردن، از تصرف محروم کردن، دور کردن، بیرون کردن، رها کردن، خلع ید کردن، بی بهره کردن، محروم کردن