21 مدخل
پف کرده، نرم کردن، باد کردن، کرکدار شدن، اشتباه کردن، خبط کردن
فلوئورس، نرم کردن، باد کردن، کرکدار شدن، اشتباه کردن، خبط کردن
روغنی، فلوت زدن
افتادن، توپ خالی زدن
فلاور، کرکی، پرزدار، نرم، پر مانند
فریاد کشید