معنی بلیط | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی دقیق

بلیط

دیکشنری فارسی به انگلیسی

pass, tariff

جست‌وجوی هم‌آوا

بلیت

دیکشنری فارسی به انگلیسی

pass, ticket

جست‌وجوی مشابه

بلیط ارزان

دیکشنری فارسی به انگلیسی

saver

بلیط باران (هنگامی که باران مسابقه و غیره را به هم می زند)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

rain check

بلیط بازگشت

دیکشنری فارسی به انگلیسی

return ticket

بلیط بخت آزمایی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

chance

بلیط تمام فصل

دیکشنری فارسی به انگلیسی

season ticket

جست‌وجوی متن

speeding ticket

دیکشنری انگلیسی به فارسی

بلیط سریع

theater ticket

دیکشنری انگلیسی به فارسی

بلیط تئاتر

ticket collector

دیکشنری انگلیسی به فارسی

بلیط جمع کن

parking ticket

دیکشنری انگلیسی به فارسی

بلیط پارکینگ

commutation ticket

دیکشنری انگلیسی به فارسی

بلیط تعویض، بلیط با تخفیف