17 مدخل
crystalline
manfully
conscientiously
creed, dogma
insightful, rational, wise
drusen، بلوردان
دراز کشیدن، بلوردان
قابل انعطاف، بخوردان، مجمر، بخور سوز
thuribles، بخوردان، مجمر، بخور سوز
با وجدان، باوجدان، وظیفه شناس