بلند کردندیکشنری فارسی به انگلیسیelevate, erect, lift, filch, pilfer, purloin, raise, rear, up , uphold, uplift, upraise, uprear, wind
removingدیکشنری انگلیسی به فارسیاز بین بردن، برداشتن، بردن، زدودن، برطرف کردن، برچیدن، دور کردن، رفع کردن، عزل کردن، حمل کردن، برداشت کردن، از جا برداشتن، بلند کردن
removesدیکشنری انگلیسی به فارسیحذف می کند، برداشتن، بردن، زدودن، برطرف کردن، برچیدن، دور کردن، رفع کردن، عزل کردن، حمل کردن، برداشت کردن، از جا برداشتن، بلند کردن
removeدیکشنری انگلیسی به فارسیبرداشتن، بردن، زدودن، برطرف کردن، برچیدن، دور کردن، رفع کردن، عزل کردن، حمل کردن، برداشت کردن، از جا برداشتن، بلند کردن