miscreantدیکشنری انگلیسی به فارسیاشتباه، بدعت گذار، پست، خبیی، خدا نشناس، خونی، بی وجدان، بی دین، رافضی، خراب
equinoctialدیکشنری انگلیسی به فارسیمعجزه آسا، وابسته باعتدال شب و روز، واقع در نزدیکی خط اعتدال روز و شب، واقع در نزدیکی خط استوا