معنی بغداد (شهر) | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی دقیق

بغداد (شهر)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

Baghdad

جست‌وجوی مشابه

بنداد

دیکشنری فارسی به انگلیسی

sponsor, sponsorship

بنداد کردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

sponsor

بیداد

دیکشنری فارسی به انگلیسی

despotism, iniquity, injustice, tyranny

بیداد کردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

rage, tyrannize

با داد و بیداد

دیکشنری فارسی به انگلیسی

vociferously

جست‌وجوی متن

bogland

دیکشنری انگلیسی به فارسی

بغداد

boigid

دیکشنری انگلیسی به فارسی

بغداد

Baghdad

دیکشنری انگلیسی به فارسی

بغداد

Bagdad

دیکشنری انگلیسی به فارسی

بغداد

begaud

دیکشنری انگلیسی به فارسی

بغداد