190 مدخل
expeditious, pell-mell, hastily
headlong
bolt
helter-skelter
hasty
جاسازی شده، عجله کردن، شتاب کردن، شتابیدن، زود رفتن، بشتاب رفتن
hies، عجله کردن، شتاب کردن، شتابیدن، زود رفتن، بشتاب رفتن
هی، عجله کردن، شتاب کردن، شتابیدن، زود رفتن، بشتاب رفتن
بشقاب پرنده
بشقاب جمع آوری