exactدیکشنری انگلیسی به فارسیدقیق، بزور مطالبه کردن، بزور گرفتن، تحمیل کردن بر، صحیح، درست، کامل، عینی
extortsدیکشنری انگلیسی به فارسیفریبنده، بزور گرفتن، اخاذی کردن، زیاد ستاندن، بزور تهدید یا شکنجه گرفتن