slangدیکشنری انگلیسی به فارسیعامیانه، اصطلاح عامیانه، بزبان عامیانه، بزبان یا لهجه مخصوص، واژه عامیانه و غیر ادبی
utterدیکشنری انگلیسی به فارسیمطلقا، گفتن، ادا کردن، فاش کردن، بزبان اوردن، مطلق، کاملا، غیر عادی، بحداکثر، باعلی درجه