kid gloveدیکشنری انگلیسی به فارسیدستکش بچه، گریزان و فراری از کار، دستکش پوش، از لای زرق و برق بیرون امده
kid-gloveدیکشنری انگلیسی به فارسیبچه دستکش، گریزان و فراری از کار، دستکش پوش، از لای زرق و برق بیرون امده
pageدیکشنری انگلیسی به فارسیصفحه، برگ، پادو، غلام، خانه شاگرد، پسر بچه، پیشخدمتی کردن، صفحات را نمره گذاری کردن