معنی برون | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

ترجمه مقاله

جست‌وجوی دقیق

برون

دیکشنری فارسی به انگلیسی

abroad, exo-, extra-, ex-, extraneous, out, without, exit

جست‌وجوی مشابه

برون آختی (هنر و ادب و نقد ادبی و غیره)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

objective

برون آویختن (زبان)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

loll

برون استخوان بندی (زیست شناسی)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

exoskeleton

برون افکند (کشتیرانی و هوانوردی)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

jettison

برون افکندن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

eject, erupt

جست‌وجوی متن

brehon

دیکشنری انگلیسی به فارسی

برون

outsource

دیکشنری انگلیسی به فارسی

برون سپاری

outsourcing

دیکشنری انگلیسی به فارسی

برون سپاری

Brunhild

دیکشنری انگلیسی به فارسی

برون هییلد

Brunanburh

دیکشنری انگلیسی به فارسی

برون بنگ