26 فرهنگ
250 مدخل
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
همه
دقیق
مشابه
آوا
متن
آغاز
قافیه
جستوجوی مشابه
برشتن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
parch
برشتن در تنور
دیکشنری فارسی به انگلیسی
bake
برشتن در روغن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
fry
برشتن نان
دیکشنری فارسی به انگلیسی
toast
بروت
دیکشنری فارسی به انگلیسی
mustache
بیشتر
۱۵۲ واژه مشابه
جستوجوی متن
brotulid
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بروتولید
outsource
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برون سپاری
brominated
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برومند
bromizing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برومند
bromating
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برومند
بیشتر
۸۸ واژه در متن