معنی برهوت | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی دقیق

برهوت

دیکشنری فارسی به انگلیسی

barren, stark, waste, wasteland, wild, wilderness

جست‌وجوی مشابه

برهودن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

scorch

بروت

دیکشنری فارسی به انگلیسی

mustache

باد و بروت

دیکشنری فارسی به انگلیسی

vanity

پر باد و بروت

دیکشنری فارسی به انگلیسی

supercilious

باروت

دیکشنری فارسی به انگلیسی

gunpowder, powder

جست‌وجوی متن

brotulid

دیکشنری انگلیسی به فارسی

بروتولید

barytostrontianite

دیکشنری انگلیسی به فارسی

بریوتوسترونتیانیت

Brutus

دیکشنری انگلیسی به فارسی

بروتوس

brevete

دیکشنری انگلیسی به فارسی

بروته

brehonia

دیکشنری انگلیسی به فارسی

برهونیا