528 مدخل
snow
snowy
snow limite, snow line
slop
drift, snowbank, snowdrift
برف پرواز
برف، برف باریدن، برف امدن
برف پاکن، برف پاک کن، پاک کن، جاروب کن
برف ذرت، تگرگ، برف تگرگی
برف روستا