86 مدخل
egg
rebelliously
dispensation, exemption, freedom, immunity
license
remission
برشوپ، معلومات خود را تجدیدکردن، تجدید خاطره کردن، با قلم مو رنگ کردن
برآورد مالیات برآورد شده
برش و خشک شده، مطابق نقشه وبرنامه، شسته و روفته
برش و محور
برآورد کردن، تخمین، براورد، عقیده