معنی برز | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

ترجمه مقاله

جست‌وجوی دقیق

برز

دیکشنری فارسی به انگلیسی

cultivation

جست‌وجوی مشابه

برزبان آوردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

utter

برزبان نیاوردنی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

unmentionable, unutterable

برزخ

دیکشنری فارسی به انگلیسی

Limbo, purgatory, resentful

برزخ (جغرافی)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

isthmus

برزخ شدن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

chafe, upset

جست‌وجوی متن

brazilite

دیکشنری انگلیسی به فارسی

برزیل

borzois

دیکشنری انگلیسی به فارسی

برزویز، سگ گرگ

Brazilian

دیکشنری انگلیسی به فارسی

برزیلی

brazilins

دیکشنری انگلیسی به فارسی

برزیل

purgatory

دیکشنری انگلیسی به فارسی

برزخ، وسیله تطهیر، بزرخ، تطهیری