83 مدخل
lamb
admonish, discourage, forewarn, warn
exhort
according
haphazard, incidentally
برحذر بودن، زنهار دادن، حذر کردن از، ملتفت بودن
شمشیر، میزان شدت نور برحسب تعداد شمع
تناژ، گنجایش کشتی برحسب تن، تن شماری، برحسب شماره تن، بارگیر
گشتاور، سنجش برحسب میل
فیلم، طول چیزی برحسب فوت، مقدار فیلم بفوت