79 مدخل
defeat
destructive
father, papa
bugger
dad, daddy
بربانکون گریفون
لوتر بربانک
رها شده، برباد دادن، تلف کردن
از دست دادن، برباد دادن، تلف کردن، ناروا خرج کردن
سرخوردگی، برباد دادن، تلف کردن