برآورد کردندیکشنری فارسی به انگلیسیappraise, assess, calculate, estimate, evaluate, gauge, guess, judge, rate, reckon, values
overcapitalizesدیکشنری انگلیسی به فارسیبیش از حد سرمایه گذاری می کند، بیش از اندازه واقعی براورد کردن