بدیدیکشنری فارسی به انگلیسیasperity, atrocity, bad, badness, evil, foulness, grubbiness, lousiness, poorness, vice, vileness, wrong
maniasدیکشنری انگلیسی به فارسیمانیوز، شیدایی، دیوانگی، عشق، علاقمندی غیر عقلانی، هیجان بی دلیل و زیاد
impenitenceدیکشنری انگلیسی به فارسیبی تفاوتی، پشیمان نشدن از گناه، بی میلی نسبت بتوبه، توبه ناپذیری، سر سختی زیاد در گناهکاری